ورزش ایران ورزش ایران

لحظه ابدی جام ملت ها: دیگر از مرگ نمی ترسم!


کد پیام: 2001101
21 فوریه 1402 در 1:29 ب.ظ
813 بازدید

2موقعیت

چگونه بدون جام توانستند قلب ها را به دست آورند؟

نگاهی به لحظاتی که احمدرضا برای گرفتن پنالتی ستاره های عربستانی قبل از سوت پایان وارد زمین شد.

به گزارش “ورزش سه”، شب تلخی در تاریخ فوتبال ایران کم نبود. در جام ملت ها شکست نخوردیم. اغلب ما فقط یک قدم قبل از آخرین خاکریز گم می شدیم و بس. بازی با قطر آخرین نمونه از این سری ناکامی ها بود.

اما این عصر خاص این پتانسیل را داشت که ماندگارترین عصر تاریخ فوتبال ایران باشد که با این پنالتی ها مانع شد: امارات، جام ملت های آسیا 1996.

تنها یک برد برای رسیدن به فینال باقی مانده بود. به کره جنوبی 6 گل زده بودیم و در گروه سه تیم عربستان را شکست داده بودیم.

اما این بازی ممنوع شد. در این بازی 2 صحنه جالب اتفاق افتاد. در اول جمال قندور داور مصری موفق به گرفتن خطای پنالتی مشکوک روی حمید استیلی نشد و در دومی ضربه سر بازیکن عربستانی نزدیک بود وارد دروازه ما شود که شاید نیما نکیسا بهترین عکس العمل تمام دوران فوتبالی اش را نشان داد. . توپ از او عبور کرد و کمرش را به سمت سن مار در هوا خم کرد و با دست مانع از ورود او به دروازه شد.

اما در دقیقه 119 به آن چند ثانیه ابدی رسیدیم.

کاپیتان برای زدن پنالتی ها به زمین می آید، فریاد شیران دست احمد را گرفت و در راهرو رختکن او را گرم کرد تا روحیه نیما در این دقایق پایانی ضعیف نشود.

با قوی ترین کاپیتان تمام ادوار تاریخ تیم ملی با همین خنده پایین آمد. از بزرگترها تا مهرداد خدا ببخشه یکی یکی بغلش کرد…بیشتر شبیه تعطیلات بود.

محمد خاکپور دستبند را به بازوی صاحب اصلی آن سپرد. این احمد است. فاتح 6 سال پیش با لبخند به پکن آمد. میلیون ها ایرانی یخ زده جلوی تلویزیون نشستند. روح ملت برای همیشه گرم این تیم عزیز بود.

این همان تیمی بود که نسل جوان دهه شصت را به انجمنی ماندگار از جنون فوتبال هدایت کرد.

تیم 1998 در این مسابقات متولد شد. احمد آمد و دو پنالتی گرفت. آیا این کافی نیست؟ اما بله، متاسفانه تعداد آنها بسیار کم بود. یادم نیست علی دایی یک پنالتی دیگر را در تیم ملی از دست داد یا نه؟ اما عصر همان روز اولین و شاید آخرین پنالتی زندگی اش را حداقل با پیراهن تیم ملی گرفت. داریوش یزدانی که تازه پشت لب سبز شده بود آن را هم کشت! کاپیتان دوم ما محمد خاکپور.

آن شب میلیون ها نفر آشکار و پنهان از ته دل گریستند. 28 سال گذشت و هیچ وقت قهرمان آسیا نشدیم. حدود 20 سال است که اینطور نیستیم! به زودی نیم قرن می گذرد که ما در آن چیزی که از نظر ما بدترین قهرمانی جهان است، قهرمان نشده ایم!

تیم رویایی بی سابقه 98 در امارات 96 تشکیل شد. آن شب شکست خوردند اما بازی اصلی را بردند. این تیم نام خود را بر روی قلب تک تک ما خالکوبی کرده است.

اگر می توانستم فقط یک بار به دنیای فانتزی برگردم تا یک نتیجه از فوتبال داخلی در جام ملت ها را تغییر دهم، بدون شک آن بازی همین بازی بود. این تیم شایسته قهرمانی است. به اتحاد نگاه کن که کاپیتان یکی یکی رفت چه لذتی داشت. چه افتخاری و چه محیطی ماندگار.

احمد دو پنالتی گرفت. احمد هر کاری کرد، اما ما از طلسمی که باعث شده بود مردم ما بیش از نیم قرن حتی رنگ فینال را هم نبینند، بی خبر بودیم. نمی دانم با تسلط کدام نسل این طلسم کی و کجا شکسته خواهد شد. اگر آن روز نبودم، باید این فیلم را به بچه های این تیم نشان دهید و بگویید این تیم و این نسل، بدون بازی او در فینال و جام دل ها را برد. آدم ربایی. عاشقانه ای بی سابقه در شارجه، همان خلیجی که فارس بود، هست و خواهد ماند.
این ویدیو را دوباره تماشا کنید؛ من تو را از رعنا بلندتر می کنم.

مهدی طاهرخانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top